ترسیم وقایع و مصائب قتلگاه سیدالشهدا علیهالسلام
مـقـتـل از خـون تنِ تو شـبـیـه دریـا بـود خواهـرت دید که چه غـائـلهای برپا بود دور گـودال همه دور و برت جمع شدند نیمهجان بودی و بر گِرد تنت غوغا بود تو زمین خوردی و زینب به زمین خورد حسین به سرت سنگ زدند، خواهر تو آنجا بود نیزه و تیـر ز هـر سـو به سویت میآمد اثـر تـیــر روی ســیــنـۀ تـو پــیــدا بـود نـاگـهـان ولــولـه در عــالـم بـالا افــتــاد نیـزهای گـشـت بـلـند و سـر تو بـالا بـود کهـنه پیـراهـن تو دردسـری بود حـسـین بر سـر غـارت پـیـراهـن تـو دعـوا بـود نالهای میرسد از گوشۀ گودال به گوش به گـمـانم که حسین مادر تـو زهـرا بود حرمله شمر سنان خولی و اخنس جمعند همگی یک طرف و خواهـر تو تنها بود |